معنی خیس بخاردن - جستجوی لغت در جدول جو
خیس بخاردن
خیس خوردن
ادامه...
خیس خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خیس خوردن
(وَ شُ دَ)
مایع بخود کشیدن. مخلوط شدن با مایع بر اثر آنکه در آن مایع گذارده شود
ادامه...
مایع بخود کشیدن. مخلوط شدن با مایع بر اثر آنکه در آن مایع گذارده شود
لغت نامه دهخدا
خیس بخردن
خیس خوردن لباس و تن
ادامه...
خیس خوردن لباس و تن
فرهنگ گویش مازندرانی
خیز بیاردن
ورم نمودن
ادامه...
ورم نمودن
فرهنگ گویش مازندرانی
خز بخاردن
سر خوردن، غلت زدن، خزیدن
ادامه...
سر خوردن، غلت زدن، خزیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دس بخاردن
دست خوردن، مورد تصرف قرار گرفتن
ادامه...
دست خوردن، مورد تصرف قرار گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
هی بخاردن
درگیر شدن در دعوا درهم رفتن
ادامه...
درگیر شدن در دعوا درهم رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی