جدول جو
جدول جو

معنی خیس بخاردن - جستجوی لغت در جدول جو

خیس بخاردن
خیس خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ شُ دَ)
مایع بخود کشیدن. مخلوط شدن با مایع بر اثر آنکه در آن مایع گذارده شود
لغت نامه دهخدا
خیس خوردن لباس و تن
فرهنگ گویش مازندرانی
ورم نمودن
فرهنگ گویش مازندرانی
سر خوردن، غلت زدن، خزیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دست خوردن، مورد تصرف قرار گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
درگیر شدن در دعوا درهم رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی